کد مطلب:50568 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136
«و واصل فی حسن الثناء علیهم و تعدید ما ابلی ذووا البلاء منهم، فان كثره الذكر لحسن افعالهم تهز الشجاع و تحرض الناكل، ان شاء الله.»[1] . آنان را به نیكویی یاد كن و پیوسته تشویقشان نما و كارهای مهمی را كه انجام دهنده اند بر شمار، زیرا یاد كردن كارهای نیك آنان، دلیرشان را (به كوشش و [صفحه 435] حركت بیشتر) برانگیزاند و از كار مانده را به خواست خدا (به كار و تلاش) ترغیب نماید. در تربیت انسان، اصل بر تشویق و ترغیب است، زیرا انسان به فطرتش كه عشق به كمال مطلق و انزجار از نقص است، مایل به كمالات و نیكویی و دوستدار تشویق و قدردانی است و بر این اساس بهترین روش در برانگیختن انسانها به سوی كمال و دور كردن از نقص، تشویق و قدردانی است، نه تنبیه و مجازات و تنبیه و مجازات فقط آن هنگام به كار گرفته می شود كه روشهای دیگر نتیجه ندهد و چاره ای جز آن برای بیداری و هشیاری آدمی و درمان و سامان انسان نباشد. با توجه به اینكه در تربیت باید اصل بر تشویق و قدردانی باشد، امیرمومنان علی (ع) فرموده است: «ضادوا الشر بالخیر.»[2] . به وسیله ی خوبی با بدی بستیزید. «ضادوا القسوه بالرقه.»[3] . از راه نرمی و مدارا با سخت دلی بستیزید. «ضادوا الاساءه بالاحسان.»[4] . به وسیله ی نیكی با بدی بستیزید. نقش تربیتی مثبت تشویق و قدردانی فقط بر نیكوكاران نیست، بلكه در صورت اصل قرار دادن تشویق و قدردانی و فضایی از رحمت و محبت، می توان بدكاران را نیز - با توجه به فطرت ایشان- به درستی و نیكی متمایل ساخت و این خود روشی در بیداری و هشیاری آنان است، چنانكه امیرمومنان (ع) در حكمتی نورانی فرموده است: «ازجر المسی ء بثواب المحسن.»[5] . گنهكار را به وسیله ی پاداش دادن به نیكوكار تنبیه كن. تشویق و قدردانی نیروهای خفته ی آدمی را برمی انگیزد و میل به تلاش و شادابی را فراهم می سازد و این بهترین زمینه ی سیر دادن انسان به سوی مطلوب تربیت است، به بیان امیرمومنان (ع): [صفحه 436] «من اشتاق ادلج.»[6] . هر كه مشتاق باشد، اول شب به راه افتد. روش تشویق راهی است برای ایجاد اشتیاق و تا این اشتیاق فراهم نشود، انسان از آنچه از تربیت حقیقی دورش می سازد، دست برنمی دارد و با پای خود به سوی مقصد كمال نمی رود. «من اشتاق الی الجنه سلا عن الشهوات.»[7] . هر كه مشتاق بهشت باشد، خود را از شهوتها دور نگه می دارد. بنابراین، تشویق فقط نقش قدردانی ندارد، بلكه نقش برانگیختن قوای بیشتر در جهت مطلوب و تحول در انسان با نیروی حاصل از این برانگیختگی را دارد. از این رو در سخنان امیرمومنان (ع) وارد شده است: «شوقوا انفسكم الی نعیم الجنه.»[8] . نفسهای خود را به سوی بهشت مشتاق كنید. مربیان الهی بیش از هر چیز با ایجاد شوق به اصلاح مردمان پرداختند و با انذار صحیح آنان را از بدی پیراستند. امیرمومنان علی (ع) در توصیف حركت تربیتی پیامبر اكرم (ص) فرموده است: «بلغ عن ربه معذرا و نصح لامته منذرا و دعا الی الجنه مبشرا و خوف من النار محذرا.»[9] . رسالت پروردگار را چنان رساند كه برای كسی جای عذر نماند و امت خود را اندرز گفت و ترساند و مژده ی بهشتشان داد و بدان خواند. نقش تشویق و تنبیه، نقشی اساسی در فراهم كردن زمینه ی رشد و تعالی و دور ساختن مردمان از سقوط و تباهی است. پیشوای موحدان، علی (ع) درباره ی این نقش فرموده است: «انما السعید من خاف العقاب فامن و رجا الثواب فاحسن و اشتاق الی الجنه فادلج.»[10] . [صفحه 437] براستی نیكبخت كسی است كه از عذاب بیم داشته باشد و خود را ایمن سازد و به ثواب امید داشته باشد و نیكویی كند و مشتاق بهشت باشد و اول شب به راه افتد. نقش تنبیه در تربیت فراهم كردن بیم از بدی و پلیدی و نوعی ایمن سازی است، نه تخریب متربی و شكستن حریمهای ایمنی درونی، بدین معنا كه تنبیه در حقیقت بیدارسازی و ادب آموزی است تا شخص در نتیجه ی هشیاری خود به ایمن سازی حریمهای وجودی خویش دست یازد و از بدی و پلیدی دوری نماید، زیرا انسان پیوسته در معرض اشتباه و خطا و انحراف و گناه و شر و فساد است و نفس سركش آدمی تا به دست خود انسان مهار نشود آدمی را به گناه و نافرمانی می كشاند، به بیان علی (ع): «ان هذه النفس لاماره بالسوء، فمن اهملها جمحت به الی الماثم.»[11] . همانا این نفس به بدی و گناه فرمان می دهد، پس هر كه آن را واگذارد او را به سوی گناهان می كشاند. اگر بیداری سازی و ادب آموزی بموقع و بدرستی صورت نگیرد و به ایجاد حریمهای درونی به وسیله ی خود شخص منجر نشود، انسان بسرعت به سوی تباهی می رود. «من اهمل نفسه اهلكها.»[12] . هر كه نفس خود را واگذارد، هلاكش گرداند. از این روست كه تنبیه به عنوان امری تبعی و نه اصلی، آنجا كه راهی دیگر برای بیدار كردن و درمان نمودن وجود ندارد، به كار گرفته می شود، به بیان امام علی (ع): «من لم یصلحه حسن المداراه. یصلحه حسن المكافاه.»[13] . كسی كه با خوشرفتاری اصلاح نشود، با خوب كیفر كردن اصلاح می شود. البته چه تشویق و چه تنبیه، زمانی موثر و مفید و كارساز است كه مبتنی بر آدابی صحیح انجام گیرد و در غیر این صورت، نه تنها نتیجه ای نخواهد داشت، بلكه به نتایج عكس و آسیبهای جبران ناپذیر شخصیتی و روحی و اجتماعی منجر خواهد شد. [صفحه 438]
تشویق عاملی است در برانگیختن آدمیان به سوی اهداف تربیت و نیز وسیله ای برای تقویت انسان در خیرها و ترغیب به تلاش بیشتر و فراهم كردن نشاط لازم در تربیت. امیرمومنان علی (ع) در این باره به مالك اشتر چنین فرموده است:
صفحه 435، 436، 437، 438.